خوب قسمت اول فصل هشتم سریال game of thrones اومده این روزا خیلی ها تو ذهنشون دوباره دارن موسیقی این فیلم رو تو بک گراند ذهنشون مرور میکنن
قرار شده برم اینستا دوباره و صفحه استاد زبان رو دنبال کنم
یه نفر انگشتش رو تو مترو از دست داده بود و می خواستند بزارن انگشتو توی فریزر و با اون فرد ببرند بیمارستان و عادی بودن ماجرا از دید همه
بازگشت قیمت طلا به قیمت اولیه اش
ناراحتی مامانم از اینکه میخواد خونه به اسم خودش زده بشه و فکر میکنه ممکنه من بعدها که زن گرفتن چون خونه به نام من نیست . زنه بخواد خونه رو بالا بکشه و
اخبار نقیض این روزهای اخبار ایران که میگه تازه سپاه از سوی امریکا جزو نیروهای تروریست شناخته شده . والا فکر میکنم سالهاست این اعلام شده منتها باید رومه های امریکایی رو خودم بخونم
وضع بد بازار کار ایران در شهرداری ها که در کنار تعدیل نیروها ساعات کاری را نیز تا ۸ شب کرده اند
نیروهای کاری در عسلویه که خواستند نفراتی که در شرکت های پیمانکاری سپاه هستند یا مستقیما عضو سپاه شوند و یا تسویه کنند
وضعیت معلق پرستاران که علاوه بر اینکه استخدامی در سال جاری صورت نخواهد پذیرفت بلکه بایتسی در هر بخش نیرو و یا نیروهایی تعدیل شوند !
وضعیت سازمان اب که قرار است اقرایش حقوق به اندازه ۳۷ درصد داشته باشد.
تخریب بی سابقه سیل
سه بار کتک خوردن یکی از مسپولین استان های سیل زده که در جریان ماجراها در خارج از کشور به سر میبرده (در خصوص صحت ماجرا اطلاعی نیست)
برداشتن فردوسی بخاطر پرده برداشتن فرد از سازمان ها و افشای رانت ها . .
این متن ویرایش و تکمیل خواهد شد.
نکات مهم سفر می تونه این ها باشه
شروع حرکت حدود ۶:۰۰ از تهران -آقانور در خاوران
رفتن از جاده ساوه به سمت همدان . و نه و نیم شب در شهر فامنین (قبل همدان)
انتخاب مسیر حمیل و ۶ صبح رسیدن به مهران (۱۰ صبح سوار اتوبوس عراقی شدیم ۴ ساعت )
ساعت عراف یک ساعت و نیم با ساعت ایران تفاوت دارد یعنی ۹:۳۰ صبح ایران ۸:۰۰ عراف هست
شهر مرزی اصلی ورود به عراق مهران ایلام هست البته چذابه و شلمچه هم باید نام برد که همگی در خوزستان هستند.
برای خروج از کشور باید عوارض خروج را پرداخت نمایید (فروردین ۹۸ مبلغ 125000ریال)
خروج از ایران با مهر شدن پاسپورت صورت می پذیرد . ورود به عراق نیز و مهر ورود به کشور زمان بر است سعی نمایید ۹:۳۰ به بعد در این محل باشید (ساعت کاری عراق ۸ صبح است و قبل ان به کندی بررسی ها صورت می پذیرد)
نجف در ۳۰۰ کیلومتری مرز هست .
همزمان با بارندگی های شدید در ایران در بهار 98 در شهرهای کربلا نیز بارش های شدید را شاهد بودیم .
اکثر درخت های شهرهای عراقی در راستای رودهای آن نخل می باشد. معنای iraq از جایی که درخت های نخل بسیار دارد نیز برداشته شده است .
در کربلا وجود درمانگاه هلال احمر-نیا- رایگان برای زاپران ایرانی
روز دوم وادی السلام
مشخص شدن هود و صالح
قاضی طباطباپی
میوه درختی که گس بود اما رسیده ان را می فروختند .
مسجد سعه بین کربلا و نجف
مسجد کوفه
مسجد سیطره
عبور متوالی از رود دجله
نان های عراق
حلوای عراق
غذا های عراقی
همراه بودن با یوسف زاده شیخ
حکومت و فرمانروایى در آن روز از آن خداست; و میان آنها داورى مىکند: کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام دادهاند، در باغهاى پرنعمت بهشتند; (56)
و کسانى که کافر شدند و آیات ما را تکذیب کردند، عذاب خوارکنندهاى براى آنهاست! (57)
و کسانى که در راه خدا هجرت کردند، سپس کشته شدند یا به مرگ طبیعى از دنیا رفتند، خداوند به آنها روزى نیکویى مىدهد; که او بهترین روزىدهندگان است! (58)
خداوند آنان را در محلى وارد مىکند که از آن خشنود خواهند بود; و خداوند دانا و بردبار است. (59)
(آرى،) مطلب چنین است! و هر کس به همان مقدار که به او ستم شده مجازات کند، سپس مورد تعدى قرار گیرد، خدا او را یارى خواهد کرد; یقینا خداوند بخشنده و آمرزنده است! (60)
این (وعده نصرت الهى) بخاطر آن است (که او بر هر چیز قادر است; خداوندى) که شب را در روز، و روز را در شب داخل مىکند; و خداوند شنوا و بیناست! (61)
این بخاطر آن است که خداوند حق است; و آنچه را غیر از او مىخوانند باطل است; و خداوند بلندمقام و بزرگ است! (62)
آیا ندیدى خداوند از آسمان، آبى فرستاد، و زمین (بر اثر آن) سرسبز و خرم مىگردد؟! و خداوند لطیف و آگاه است. (63)
آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست; و خداوند بىنیاز، و شایسته هر گونه ستایش است! (64)
آیا ندیدى که خداوند آنچه را در زمین است مسخر شما کرد; و (نیز) کشتیهایى را که به فرمان او بر صفحه اقیانوسها حرکت مىکنند; و آسمان ( کرات و سنگهاى آسمانى) را نگه مىدارد، تا جز بفرمان او، بر زمین فرو نیفتند؟ خداوند نسبت به مردم رحیم و مهربان است! (65)
و او کسى است که شما را زنده کرد، سپس مىمیراند، بار دیگر زنده مىکند، اما این انسان بسیار ناسپاس است. (66)
خودرو مردی در هنگام رانندگی، درست جلوی حیاط یک تیمارستان پنچر شد و مجبورشد همانجا به تعویض لاستیک بپردازد.
هنگامی که سرگرم این کار بود، ماشین دیگری به سرعت ازروی مهره های چرخ که در کنار ماشین بودند گذشت وآنها را به درون جوی آب
انداخت و آب مهره ها را برد.
مرد حیران مانده بود که چکار کند.
تصمیم گرفت که ماشینش را همان جا رها کند و برای خرید مهره چرخ برود.
در این حین، یکی از دیوانه ها که از پشت نرده های حیاط تیمارستان نظاره گر این ماجرا بود، او را صدا زد و گفت: از ٣ چرخ دیگر
ماشین، از هرکدام یک مهره بازکن و این لاستیک را با ٣ مهره ببند و برو تا بهتعمیرگاه برسی.
آن مرد اول توجهی به این حرف نکرد ولی بعد که با خودش فکر کرد دید راست می گوید و بهتر است همین کار را بکند.
پس به راهنمایی او عمل کرد و لاستیک زاپاس را بست.
هنگامی که خواست حرکت کند رو به آن دیوانه کرد و گفت: «خیلی فکر جالب و هوشمندانه ای داشتی.
پس چرا توی تیمارستان انداختنت؟ دیوانه لبخندی زد و گفت: من اینجام چون دیوانه ام.
ولی احمق که نیستم
درباره این سایت